چه هوا سرد شده. مثل اینکه قرار هفته دیگه سردتر هم بشه. من عاشق رانندگیه صبحهای پنجشنبم، اصلن کل هفته رو به عشق پنجشنبه صبحها رانندگی می کنم.مسیری رو که من هر روز ۳۰ تا ۳۵ دقیقه تو راهم، پنجشنبه ها یه ربع میرسم. امروز که خلوتر هم بود. چمنای مدرس هم یخ زده بودن و داشتن یواش یواش بخار میشدن و یه مه قشنگی درست کرده بودن.بعد میشه تقدیر شادمهر عقیلی رو با صدای بلند گوش داد و با صدای بلندتر هم باهاش خوند، پنجشنبه دیگه امتحان کنن خیلی میچسبه. تازه بخاری ماشینم نباید روشن باشه که آدم بفهمه داره زمستون میاد! :)
پریروز که تعطیل بود از صبح تا شب خونه مامان ویرگو بودم. کلی آدم اومد و رفت و کلا روز خسته کننده ایی بود. بعدازظهر هم همه رفتن و من و ویرگو فکر کردیم تا شب بمونیم که مامانش یهو تنها نشه. این شد که من باز تا رسیدم خونه ساعت یک بود و از خستگی نفهمیدم چطوری خوابم برد. تصمیم دارم این آخر هفته جبران کنم و همش بخوابم اگه بشه.
دیشب فیلم ۲۱ رو دیدم. به عنوان یه فیلم سرگرم کننده خوب بود. راجع به یه پسر باهوشه که تو اعداد و ریاضی خیلی سریعه. از طریق یکی از استاداش که کوین اسپیسیه با یه گروه آشنا میشه که میرن لاس وگاس ۲۱ بازی میکنن. اینم چون عشق هاروارد بود و پول نداشت میره که پول دربیاره. بد نبود اگه دم دستتون بود ببینیدش.
مثل اینکه دیزین دیروز باز شده.خوش به حال کساییکه اونجان، آفتاب و هوای سرد و برف پودرو چی میشه! هر کی رفته بهش خوش بگذره. اگه این ویرگوی تنبل بیاد ما هم هفته دیگه عازم میشیم، نایب الاسکی هستم حتما :)
سلام رانندگی صبح پنجشنبه می خواد خوشحالم که داری
:)
خوش بگذره همیشه
مرسی
سلام مرکوری جان
خوفی؟ هوا که گرمه بابا کجا سرده!! این هوا اصلا دلش نمی خواد بارون داشته برف داشته باشه
چه خوب دیزین وشمشک
نایب الاسکی باش حتما. هرچند که من بلد نیستم اصلا!
21 رو هم ندیدم هنوز
این هفته سرده دیگه اذیت نکن :)
شمشک که هنوز باز نشده معمولا یه کم دیرتر از بقیه جاها باز میشه. ولی هستم.